THOUSANDS OF FREE BLOGGER TEMPLATES »

Monday, February 13, 2006

سقوط تا بي نهايت
زمان حاضر عصر ارتباطات و تكنولوژي و زماني است كه انقلاب انفورماتيك و دستيابي بشر همه روزه به صنعت وفناوري نويني خود باعث شده كه جهان به دهكده كوچكي تبديل گردد كه انسانها فاصله هاي دور را رفته رفته نزديك ميكنند و به واسطه وجود فناوري نوين عصر ارتباطات ميتوانند با اداب و رسوم فرهنگ و نوع تفكر يكديگر اشنا شوند اين تبادل فرهنگي خود از سوي ديگر باعث رشد تعالي خبررساني و بوجود امدن انديشه هاوتفكرات سازنده وزمينه را براي نقد و بررسي در موردتفكرات و فرهنگهاي ساير اقوام و ملل مهيا ساخته است در ايران حاكمان و جباران زمان و اين خود كامگان باناديده گرفتن تمام حقوق طبيعي انساني افراد جامعه وبدون توجه به روند پيشرفت و تكنولوژي راه نيستي راپيش گرفته و به جاي حركت به جلو با بك عقبگرد تاريخي نه به
1400
. سال قبل و دوران صدر اسلام كه مسيري دربينهايت را برگزيده اند
ناكارامدي و بي كفايتي اين رژيم در طول ۲۷سال گذشته و حمايت از ديگرگروههاي بنيادگراو اشوب طلب بر هيچكس پوشيده نيست. دراين نظام همه چيز بر پايه اسلام ورهبر جامعه اسلامي كه همان ولايت فقيه يا به عبارت ديگر ولايت مطلقه فقيه باشد خلاصه ميگردد چنانكه كوچكترين نقدي به ولايت به معناي محاربه با خدا و اقدام در جهت براندازي حكومت اسلامي تلقي ميگردد .
دردين هيچ اجباري نيست...
لا اكراه في الدين
اين جمله كه تاكنون شايد هزاران بار در اغلب كشورهاي اسلامي مورد نقد و بررسي قرار گرفته شايد بتواند در يك جامعه سكولار و برابر اجرا شود ولي به طور حتم در جامعه اي مذهبي كه متوليان مذهب رسمي بر ان حكومت ميكنند تئوري خطرناكيست كه به قيمت جان هزاران انسان دگر انديش تمام خواهد شد.
اين مهم را رژيم جمهوري اسلامي در طول حيات خود به اثباط رسانيد. حال انكه در بخشي از قران كه در مورد كفار و پيامبر و عملكرد مسلمين در برابركفار است امده بگو:
اي كافران آنچه را شما ميپرستيد من نميپرستم و نه شما آنچه را من ميپرستم ميپرستيد و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كرده ايد ميپرستم و نه شما آنچه را كه من ميپرستم پرستش ميكنيد؛ حال كه چنين است آيين شما براي خودتان و آيين من براي خودم . (سوره كافرون)اما اخلاق و رفتار و عملكرد رهبران رژيم اسلامي نوع ديگريست به عنوان مثال يكي از تئوريسين هاي همين نظام اسلامي و مخترعين ولايت فقيه در مورد دعوت به اسلام ونوع تبليغ اينگونه شرح ميدهد كه دعوت نبايد توام با خشونت باشد و به عبارت ديگر دعوت و تبليغ نمي تواندتوام با اكراه و اجبار باشد ...اصل رفق .نرمي.ملايمت و پرهيز از خشونت واكراه و اجبار راجع به خود ايمان جزئ اصول دعوت اسلامي است. قران خلاصه منطقش ان است كه در امر دين اجباري نيست براي اينكه
(حقيقت راه هدايت و رشد روشن وراه غي و ضلالت هم روشن. مرتضي مطهري( سيري در سيره نبوي

يعني به عبارت ساده ترهر كس اسلام اورد راه رشد وهدايت را برگزيده و هركس كه از قبول اسلام سرباز زد راه ضلالت را بر گزيده است. در سالهاي اوج سركوب مخالفان نظام اسلامي و صدور فرمان قتل عام زندانيان سياسي خميني تاكيد ميكند كه افرادي كه هنوز بر موضع خود هستند حكم محارب با خدا را دارند و بايد سريعا از ميان بروند. كه البته صدور فرمان قتل عام هزاران انسان بيگناه فقط به خاطر داشتن عقايد خاص ومتفاوت با مذهب رسمي براي ولي فقيه و همچنين مجريان ان بسيار راحت است چرا كه خداوند در قران ميفرمايد
وقتي ماههاي حرام پايان گرفت مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسيرسازيد؛ و محاصره كنيد؛ و در هر كمينگاه بر سر راه آنها بنشينيد هرگاه توبه كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها (سازيد؛ زيراخداوند آمرزنده و مهربان است .(توبه ايه۵
با يك بررسي ساده ودر همين مطلب كوتاه ميتوان دريافت كه نميتوان نظامي را بر پايه و اساس كتاب و فراميني قرار داد كه بند بند هر كدام از ان روايات واحاديث خود انسان و خصوصا مجريان ان را دچار شك و ترديد ميكند .شايد دين در نوع خود بتواند انسان را از لحاظ روحي و قلبي تخليه نمايد و بطور كاملا شخصي وذهني براي اغلب مردم عام مفيد باشد اما مسلما در ساختار يك حكومت ميتواند فجايع خونبار و غير قابل جبراني به بار اورد .مردم ايران و در كل كشورهاي مذهب زده و سنتگرا در طول چند دهه گذشته نمونه هاي بارز و اشكار ان را به دفعات به چشم خود ديده اند. وقايعي همچون كشتار مسلمانان در بوسني و هرزگوين .يازده سپتامبر. صحنه هاي دلخراش جدا كردن سر انسان زنده اي از بدن در عراق.رفتار رقت انگيز طالبان با زنان.وقتل عام دگر انديشان و فعالين سياسي در ايران وبسياري موارد ديگر در سطح جهاني خود گوياي عمق فاجعه انساني است كه از سوي افراطيون مذهبي به مردم جهان تحميل گرديده.
در طول چند ماه گذشته و پس از شكست بي چون و چرا ي مسير اصلاحات در ايران و به پشتوانه مضحكه انتخابات محمود احمدي نژاد به سمت رياست جمهوري از سوي بنيادگرايان برگزيده شد.
احمدي نژاد يا به عبارت ديگر الت دست ولايت فقيه براي انحصاري كردن صد در صد قدرت در ايران از جمله افراديست در نظام اسلامي كه زمان از ۲۲ بهمن ۵۷ تاكنون برايش تغييري نكرده و ميپندارد كه هنوز هم ميتوان با گرفتن ژستهايي همچون رجائي وبا خوابيدن بر روي زيلو و حصير ملت باران ديده ايران را خام كرد ويا با دادن شعارهاي خميني گونه وروشن سازي نفت ميتواند مردم ايران را دوباره در روياي گرفتن پول نفت و خدمات دولتي رايگان فرو برد.
بدتر ازهمه ازسرشور و شوق انقلابي در خيال ميبيند كه هنوز حزب الله هم الغالبون است و حدود بيست ميليوني جوان انقلابي براي چشيدن طعم شهادت اماده اند و اگر هم شهيد شدند عند ربهم يرزقونند (شهدا نزد خداوند روزي ميگيرند )و از ايشان توقعي ندارند. متاسفانه وقتي رياست جمهوري يك كشور انقدر سبك عقل وساده لوح باشد كه در مقابل ميلياردها بيننده و شنونده در سطح جهاني ارزوي از ميان رفتن كشوري را ميكند يا كشتار ميليونها يهودي را در جنگ جهاني دوم افسانه ميخواندودر انتها دنيا رابه پذيرفتن انچه خودش به ان اعتقاد دارد فرا ميخواند نميتوان توقع داشت كه در گوشه ديگري از جهان (دانمارك) اعتقادات ان فرد و هزاران انسان هم فكر و هم عقيده اقاي رئيس جمهور بنيادگرا به تمسخر و مضحكه گرفته نشود.
تازه پس از انكه با توجه به ازادي بيان و مطبوعات و معناي كلي دموكراسي ان نشريه به چاپ كاريكاتورها دست زد. عده اي سفارت كشور دانمارك را در ايران و بسياري ديگر از كشورهاي اسلامي به اتش كشيدند چرا چون انگار در دنيا فقط يك قانون وجود دارد و انهم به اتش كشيدن و سوزاندن و به زور به مقصود رسيدن است. حال انكه گويا در سرتاسر اين ممالك اسلامي يك انديشمند واقعي كه بتواند اقاي كاريكاتوريست و نشريه دانماركي را با دليل و برهان مجاب كند كه اشتباه كرده اند وجود ندارد همانند كتاب ايات شيطاني به قلم سلمان رشدي كه امام مسلمين در ساده ترين راه ممكنه حكم ارتدادش را صادر كردو با قران هم كه استخاره كرد امده بودهر كجامشركان را يافتيد گردن بزنيد (سوره محمد ايه ۴ ) پس دستور پيگرد و قتل نويسنده را صادر كرد.كه خوشبختانه به اين مهم دست نيافت وزيارت اهل قبور نصيبش شد.
باري عزيزان انچه در جهان روي ميدهد علت و معلولي دارد و متاسفانه يكيازدلايل عقب ماندگي كشور در مسائل اقتصادي و چه بي ارزش و اعتبار شدنايران متاسفانه در مسائل سياسي و ديپلماسي ريشه در نظامي دارد كه برپايهتئوري نافرجام حكوت اسلامي بنا گرديده و باز هم صد افسوس كه اينان به ظاهرو به پشتوانه اربابان سرمايه , خود را در جهان به عنوان نماينده ميليونها ايرانيمعرفي ميكنند.اميدوارم كه روزي همه انسانها در سراسر دنيا تنها به يك اصل اعتقاد, ايمان و باور داشته باشند كه انهم اصل مهرباني احترام و مهمتر از همه اصلانسانيت و صلح و صفاست.در پايان قطعه شعري را از حافظ به شما تقديم ميكنم:
داني كه چنگ و عور چه تقرير ميكنند
پنهان خوريد باده كه تعزير ميكنن
ناموس عشق و رونق عشاق ميبرند
عيب جوان و سرزنش پير ميكنند

جز قلب تيره هيچ نشد حاصل و هنوز
غافل در اين خيال كه اكسير ميكنند
گويند رمز عشق مگوئيد و مشنويد
مشكل حكايتيست كه تقرير ميكنند
ما از برون در شده مغرور صد فريب
تا خود درون پرده چه تدبير ميكنند
تشويش وقت پير مغان ميدهند باز
اين سالكان نگر كه چه با پير ميكنند
صد ملك دل به نيم نظر ميتوان خريد
خوبان در اين معامله تقصيرميكنند
قومي بجد و جهد نهادند وصل دوست
قومي دگر حواله به تقدير ميكنند
في الجمله اعتماد مكن بر ثبات دهر
كاين كارخانه ايست كه تغيير ميكنند
مي خور كه شيخ و حافظ و مفتي و محتسب
چون نيك بنگري همه تزوير ميكنند
بهزاد پيله ور

No comments: